دیجیتال مارکتینگ عنوانی است که برای تمام فعالیت  هایی که در جهت بازاریابی از طریق کانال های  دیجیتالی انجام می‌گیرد، به‌کار‌برده می‌شود. کسب‌و‌کارها از کانال های دیجیتال نظیر گوگل، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل و وبسایت‌شان برای برقراری ارتباط با مشتریان کنونی و آتی خود استفاده ‌می‌کنند.

امروزه افراد نسبت به 10 سال پیش، دو برابر بیشتر در اینترنت وقت می‌گذرانند. همان‌طور که همه‌ی ما کم‌ وبیش می‌دانیم، نوع بازاریابی و تبلیغات نیز عوض شده است و بازاریابی آفلاین مثل گذشته چندان تأثیرگذار نیست.

بازاریابی همیشه این‌گونه معنا می‌شده: توانایی برقراری ارتباط با مخاطب در زمان و مکان مناسب. در تعریف امروزی بازاریابی این شما هستید که باید با مخاطبان خود درست همان‌جایی که حضور دارند، ملاقات کنید؛ یعنی در ‌اینترنت.

دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده یعنی هر نوع بازاریابی‌‌ای که ماهیت آنلاین دارد.

 

دیجیتال مارکتینگ هوراد

دیجیتال مارکتینگ به تعریف بازاریابان سرشناس دنیا

سیمون هسلتین (مدیر ارشد در AOL)

برای من دیجیتال مارکتینگ استفاده از رسانه‌های دیجیتال و ابزارهای پولی و رایگان به‌منظور تحت تاثیر قرار دادن کاربران است. نکته اصلی در بازاریابی دیجیتال استفاده موثر از یک پلت فرم،تکنولوژی و یا تاکتیک درست برای رسیدن به مخاطبی است که محصول شما را خریداری می‌کند، مقاله شما را می‌خواند یا در تعامل با محتوای شما قرار می‌گیرد.

بکی اورت ( استراتژیست بازاریابی محتوا در دانشگاه کاپلا)

هر زمانی که از ابزارهای دیجیتالی برای ارائه محتوای خود به افراد استفاده کنید، شما از دیجیتال مارکتینگ استفاده کرده‌اید.

دیجیتال مارکتینگ

آیا بازاریابی دیجیتال در همه‌ی کسب‌وکارها جواب می‌دهد؟

بازاریابی دیجیتال می‌تواند در هر کسب‌وکاری و در هر صنعتی به‌کار رود. فارغ از اینکه در شرکت خود چه محصولی یا چه خدماتی را می‌فروشید، باید بدانید که بازاریابی دیجیتال می‌تواند با شناخت شخصیت‌های خریدار نیازهای مخاطب شما را شناسایی کند و محتوای آنلاین ارزشمندی را خلق کند. هرچند، این بدین معنی نیست که تمام کسب‌وکارها باید به یک شکل، راهبرد بازاریابی دیجیتال را به‌کار گیرند.

کسب‌وکارهای B2B

اگر شرکت شما B2B است، این احتمال وجود دارد که استراتژی بازاریابی دیجیتالیِ شما بر هدایت مشتریان متمرکز باشد و هدف نهایی‌ این است که کسی با فروشنده صحبت کند. به همین دلیل نقش راهبرد بازاریابی شما این است که از طریق وبسایت و مجاری دیجیتال پشتیبانی، مشتریان را جذب فروشندگان‌تان کنید.

فراتر از وبسایت‌تان، احتمال این وجود دارد که تلاش‌هایتان را بر مجاری کسب‌وکار-محوری نظیر LinkedIn متمرکز کنید، چرا که در این مجاری جمعیت هدف‌تان وقت‌گذرانی می‌کند.

کسب‌وکارهای B2C

اگر شرکت شما B2C است، بسته به طیف قیمت محصولات‌تان، این احتمال وجود دارد که هدف بازاریابی دیجیتال برای شما، جذب افراد به وبسایت‌تان و تبدیل آنها به مشتری بدون نیاز به صحبت با فروشنده باشد.

به‌همین‌دلیل، تمرکز بر هدایت مشتری به معنای سنتی‌ خیلی محتمل نیست؛ در‌عوض بیشتر بر سرعت‌بخشیدن زمان سفر مشتری، از لحظه‌ای که به وبسایت‌تان وارد می‌شود تا لحظه‌ای که خرید خود را انجام می‌دهد، تمرکز خواهید داشت. این اغلب بدین معنی خواهد بود که در مقایسه با کسب‌وکار B2B، محصول شما در بالای قیف بازاریابی، خود را در محتوا ظاهر خواهد کرد و شما می‌بایست از دکمه‌های فراخوان (CTA) قوی‌تری استفاده کنید.

برای شرکت‌های B2C مجاری‌ای نظیر اینستاگرام و Pinterest می‌تواند ارزشمندتر از پلتفرم‌هایی نظیر LinkedIn باشد.

دیجیتال مارکتینگ

چه نوع محتوایی برای بازاریابی دیجیتال اثرگذار تر است ؟

نوع محتوایی که می‌سازید به نیازهای مخاطب‌تان در مراحل مختلف فرایند خرید بستگی خواهد داشت. شما ابتدا باید شخصیت خریدار را بسازید تا بدانید که او در رابطه با کسب‌وکارتان چه اهدافی دارد و با چه چالش‌هایی روبروست. در وهله‌ی اول، هدف محتوای آنلاین شما باید این باشد که به مخاطب کمک کند تا به این اهداف برسد و بر چالش‌هایش فائق آید. آنگاه باید به این فکر کنید که مخاطب به نسبت مرحله‌ی خریدی که در آن قرار دارد، چه‌زمانی آماده‌ی استفاده از این محتوا است. به این تولید محتوا می‌گویند.

پست‌های بلاگ: ‌وقتی با SEO و راهبرد کلمه‌ی کلیدی قوی همراه شود، برای افزایش ترافیک اصلی شما عالی است.
اینفوگرافیک: قابلیت اشتراک‌گذاری بالایی دارد. بدین معنی که شانس اینکه از یکی از شبکه‌های اجتماعی سر در بیاورد، زیاد است.
ویدئوهای کوتاه: این مورد نیز قابلیت اشتراک‌گذاری بالایی دارند و می‌توانند به شما کمک کنند تا با آپلود آنها بر روی پلتفرم‌هایی نظیر آپارات، مخاطبان جدید خود را پیدا کنید.
کتاب‌های الکترونیک: برای هدایت مشتری عالی هستند؛ چرا که معمولا جامع‌تر از پست وبلاگی یا اینفوگرافیک هستند. بدین معنی که احتمال اینکه یک فرد اطلاعات تماس خود را برای دریافت آن، در اختیار بگذارد، بیشتر است.
گزارش‌های تحقیق: این هم محتوایی با ارزش زیاد است که برای هدایت مشتری عالی است. گزارش‌های تحقیقی و داده‌های جدید برای صنعت‌تان می‌تواند در بالا‌بردن آگاهی افراد مفید باشد، چرا که اغلب توسط نشریات و رسانه‌ها استفاده می‌شود.
وبینارها: از آنجا که وبینارها جزئیات بیشتری دارند، نوعی ویدئو محسوب می‌شوند و یک محتوای مؤثر در مرحله‌ی بررسی خرید به حساب می‌آیند. در مقایسه با پست بلاگ یا ویدئوی کوتاه محتویات جامع‌تری را ارائه می‌کنند.
مطالعات موردی: قرار‌دادن مطالعات موردی بر روی وبسایت، می‌تواند برای کسانی که آماده‌ی تصمیم‌گیری برای خرید هستند، فرم مؤثری از محتوا باشد. چرا که به شما کمک می‌کند تا بر تصمیم افراد به طور مؤثر تأثیر بگذارید
نظرات خریداران قبلی: اگر مطالعات موردی چندان مناسب کسب‌وکار شما نیست، می‌توانید نظرات مختصر خریداران قبلی را روی وبسایت خود قرار دهید. اگر صاحب کسب‌وکاری در حوزه‌ی لباس هستید. می‌توانید عکس افرادی که برند شما را بر تن دارند روی وبسایت قرار دهید. بهتر است دیگران هم بتوانند نظر مساعد خود را به اشتراک بگذارند.